.... ضرورت بحث روش اجتهاد در دورة معاصر است این است که ما
با مسائل جدید در مقیاس جدید مواجهایم، که باید آن مسائل و موضوع را مورد
بحث قرار بدهیم، که مهمترین آن مسئله حکومت و سرپرستی تکامل و تغییر
موضوعات است، نه پاسخگویی به موضوعات کلان.
یعنی گاهی شما موضوعات خرد را
جواب میدهی، گاهی موضوعات کلان را، موضوعات کلان را هم گاهی تجزیه میکنید
به موضوعات خرد، مثل این که پول و بانک را بحث میکنید براساس احکام
معاملات، تجزیه میکنید، بانک یک عنصری از نظام سرمایهداری است، تجزیهاش
میکنید بانک را، بعد میآیید تطبیق میدهید به معاملات، یک موقعی احکام
نظامات را مطرح میکنید و میخواهید نظام پولی مثلاً اسلام را تعریف کنید،
یک موقعی میخواهید تکامل نظامات اجتماعی را بحث بکنید و نبض زمان در
اختیار تفقه باشد، طبیعتاً مقیاس اجتهاد عوض میشود. حالا بر این اساس آن
چه نظریه حقیر است این است که اجتهاد شیعی در طول تاریخ مبتنی بر سه رکن
اساسی بوده است و آن سه رکن ایمان، عقلانیت و تفاهم بوده است. تعبد، تقنین و
تفاهم، این سه رکن اصلی اجتهاد شیعی بوده است.